فائزه دخترنگون بختی بودحتی مادرش رزسندازدواج اوراقبول نداشت.چون کلمه دوشیزه به معنای کنیزدراول اسمش بود.

پذیرش آن برای دامادش ذلت نبودیک افتخاربود.

شوهرفائزه بسیاراهل دعوابود.این اخلاق تنداوباعث میشدمداوم فائزه سرزنش شود.

هنگامیکه ازهم دورمیشدندوبواسطه بیماری کروناقرنطینه میشدندسراغ خودارضایی میرفتند.