فائزه وکبری دوجامعه شناس وپژوهشگربودندکه مقالات زیادی داشتنداین مقالات حاصل برخورداحساسی دروغین آنهاباجامعه حاصل شده بودندوبه هرفردی یک برچسبی درمقالات خودمیزدند.

رفتارآنهاشک برانگیزنبودتوهین محسوب میشدهمه فکرمیکردندبافردی دررابطه هستندکه آسیب های جامعه رامیفهمدوکمک درحل مشکلات میکندوهمدردی میکند وهم فکرآنهاهست.

درفرهنگ لغت ذهن آنهامردهاافرادتک بعدی ودارای اختلال شخصیت ووسواس فکرمحاکمه شده بودندواستخوان شوهرانشان رابعنوان گیره سراستفاده میکردند.مردهانمیفهمیدندکه سلاح زن اشک اوهست وراحت میتواندیک مردرابه کشتن دهد.

اگرمردی تمام فکرش به همسرخودباشدخواه بخواهدوخواه نخواهدنقطه ضعف ازنظرجامعه شناس وروانشناس محسوب میشود.

اکثرمادرهامشکل پسرخودرامیفهمندوازاومواظبت میکنندولی اگرپسربدون حمایت باشدومواظبت رفته رفته بااحساسات دروغین بدنش سردمیشودومیمیردوامتیازواعتبارش راازدست میدهد.