صبح به خیرامیدوارم جمعه بانشاطی داشته باشیدامروزبامجری برنامه کودک قدیم ومجری برنامه کودک جدیدگفتگومیکنیم دربرنامه به خانه برمیگردیم لطفایک پیام بازرگانی ببینیدتابه گفتگوبیایند.

خب عزیزم چجوری یادگرفتی بنویسی گاوبچه باپاپایو.حامدکانال راعوض کردگفت  الان دنبال یک کانال بدون پیام بازرگانی پاپایوهستم این حرف راخطاب به همسرسوم خودمرضیه که ازهمسراول خودحانیه پنهان کرده میگفت یک لیوان مشروب جلوی مرضیه گذاشت وگفت بخور.

حامدسه همسرداشت هرکدام درشهرهای مختلف بودندیکی درلندن ویکی درتهران ویکی هم دردهلی نو.

زیادباچک جعلی مسافرت هوایی میرفت.

مرضیه گفت من مشروب نمیخواهم بگذاربرنامه به خانه برمیگردیم.حامدگفت مردشوراین شبکه تهران راببرن بااین برنامه خاله زنکی به خانه برمیگردیم.کی میشه من رارییس سازمان صداوسیماکنندکه جای این برنامه مستندپنج وسریال خارجی بگذارم بدون تبلیغ پاپایو.مرضیه گفت من مشروب نمیخورم میخواهم بروم خانه نسترن ولباس بیرون پوشید.حامدگفت چیه جنبه انتقادنداری عین بقیه خانم های مثلاتحصیل کرده.مرضیه گفت راحت باش من سریال وفیلم ایرانی راهم خانه نسترن نگاه میکنم.حامدگفت بروبه جهنم.مرضیه گفت باشه.

حامدعمدااین کارراکرده بودکه مرضیه برودوراحت باهمسرچهارم رابطه برقرارکنداوفقط مکان میخواست وزمان.