مامون ناراحت بود حاکم بودواهل دودوزه بازی وریاوبرادرکشی بودازنگاه خودش امارت اسلامی داشت وخوب درتمام حوزه هاموضع گیری شده بود.سخت بودبرایش امام رضاولایت عهدی رابپذیردودراموردخالت نکند.

مشاورش به اومیگفت فلسفه ورودامام رضابه دربارشماچیست؟مامون گفت هیچ مشکلی بااوندارم امااینکه هرسال عزاداری برای نوه پیامبررخ میدهدوگریه ملت رادرمیآوردبرای من شکنجه هست.من همیشه ازخودسوال میکنم چرافقط برای امام حسین گریه میکنندومخفیانه تعذیه برگزارمیکنند.چراآشکارنیست که علت رابفهمم.مشاورش گفت علت راهم بفهمیدکارخاصی ازدست شمابرنمیاید.مامون گفت من امارت اسلامی تشکیل داده ام همه راچه خوب وچه بدعفوکرده ام مشکل کجاست؟مشاورش گفت مشکل این هست که درحادثه کربلاهم اگربه شمرعفومیدادندبازتوجیه منطقی برای هیچ فردی نداشت درواقع نداشتن توجیه منطقی جهت عفوباعث هرج ومرج درامارت اسلامی هست.درکل زنده ماندن حماسه کربلابه علت نبودتوجیه منطقی هست درامارت اسلامی هم وقتی خانواده قاتل ومقتول عفوبگیرندشورش رخ میدهد.مامون گفت اگرامارت اسلامی من مدیریت بلدنیست اکنون که هنگام قحطی هست ازرهبرشیعیان بخواهیدنمازباران بخوانندوملت راسیراب کند.مشاورش گفت درزمان یزیدسربریده امام حسین دربرابریزیدقرآن خواندونبایداین شررابه جان بخریدبهترهست بگذاریدهرکاری میخواهددرهرجایی انجام دهد.مامون گفت درست هست ازنسل امام معصوم هست امادلیل نمیشودارکان فتواهای من رازیرسوال ببردبایدنمازباران بخواندومعجزه راببینم وبعدباگروهی ازعالمان دینی گفتگوکندوسوال وجواب شود.مشاورش گفت شک کردن به اوشرمیشود.مامون گفت مشکل من غیرقابل حل هست باکشتارحاکم شدم الان موقع هوس بازی های دنیایی ودینی حکومت هست توجیه لازم نیست.