به قلمروگم شده خوش آمدی هری پاتر.

هری پاترنگاه به دختر12ساله انداخت وگفت من چرااینجاهستم اصلاحس خوبی ندارم.دختر12ساله گفت هر12ساله ای ابتداازاین قلم روبایستی ابلیس راشکست دهد.حالاهم بایددراین قلمروانسجام واتحادضدابلیس رخ نشان بدهدوتوسردسته هستی.انگشترتوپازدردست توست بایدازقدرت این انگشتربه درستی استفاده کنی.

هری پاترگفت من چوب دستی مخصوص دارم نیازبه این انگشترتوپازندارم.

دختر12 ساله گفت الان عصرارتباطات واطلاعات هست درقلمروگم شده بواسطه صاعقه زمان ازیک مکان به مکان دیگری منتقل میشوی وازواجبات انگشت سوم دست راست یک پسر12ساله تاابدانگشترتوپازهست.

هری پاترنگاهش رابه گل سرخی که زیرپای دختربودانداخت وگفت بهترنبودباگل سرخ اتحادحاصل میشدوازمکانی به مکان دیگرمیرفتم.دخترگفت توبدون گل هم بروی اگرانگشترتوپازنداشته باشی دریک مکان ویک زمان هفت ساعت وبیشترخواب میمانی ووقت طلایی خودراهدرمیدهی.

هری پاترخم شدوگل سرخ راکندوایستادوگفت بابت نصیحت هایی که کردی ممنون وبعدانگشترتوپازرابه همراه گل سرخ به دختر12ساله داد.دخترحس شادابی مینمودبه اتاق خودرفت ولباس عروسی به تن کردگویاقصدداشت درقلمروگم شده باهری پاترتله پاتی داشته باشد.ازداخل گنجه دراتاق خودنیزسنگ یشم برای هری پاتربرداشت.