ابلیس دختری به اسم فائزه داشت.فائزه هم عین برادرش ازپدرخودنافرمانی مینمودبرای اومحرض بودکه خداداناترین وپرعمرترین وپرعقل ترازابلیس هست.

هروقت ابلیس به اومیگفت بیاخاویارماهی بخوردرجمع خانواده دوریک سفره نهاربه اومیگفت نمیخورم باباتوبخورعقلت زیادشود.این جملات برابلیس سنگین میآمدومیگفت من عقلم زیادهست.